سفارش تبلیغ
صبا ویژن
محبّتت به چیزی، کور و کر می کند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :12
بازدید دیروز :0
کل بازدید :13995
تعداد کل یاداشته ها : 15
103/2/29
7:59 ع

1.

شب قدر است.
عجیب در گیرم...الهی العفو..الهی العفو...
به امام رئوفمان می رسد و دیگر هیچ برایم نمی ماند...
از مکه که آمدم هنوز پابوس نرفتم
از وقتی ما شدم هنوز پابوس نرفتم
هیچ وقت هنگامه ی نحستین ورودمان به مدینه را از یاد نخواهم برد...
نشستیم روبروی گنبد سبز رسول مهربانمان
My cell phone / right click / sounds / Mazhabi / Emam Reza / kabootari gharib o tanha tarinam
کبوتری غریب و تنها ترینم...

راست می گفت نویسنده ی آن سفرنامه ی حج. از مرز ایران که می گذری گویی از سلطنت امام رئوف خارج میشوی. یادم نمی رود که تا آن روز آن جور دلتنگ مشهد و بارگاهش نشده بودم...
تا جا داشت مرمرهای سفید را شستیم...با آب شور و گرم...

*می گویم : یک * مشهد می خواهم با معرفتش.

2.

شب قدر است.
پدر بزرگوارمان در حال سخنرانی است. چند باری عبارت "زنانه" را با تاکید بیان می کند. کار های این "زنان" وسوسه های این "زنان" این "زنان "صفتان...

از درونم همان که می اندیشد مرور می کند " از دامن زن مرد به معراج می رود.
کفایت نمی کند، اشاره می کند به تبعیض بارز نژادی در میان کتاب هایمان که شرحش را در قبل گفته ام.
باز راضی نمی شود، مگر :زن: مسئول تربیت نسل بعد نیست؟ مگر نمی گویند بهشت زیر پای مادران است که آن ها نیز از قشر "زنان" اند؟!
باز هم فکر تفکر درونم میرود بسوی این خزعبلات صدا و سیما ، گویی رسالت دارند زنان را اینگونه به تصویر بکشند : اهل تجمل، بی فکر، نا معتدل، عجول...

این بار فریاد می زند:

 * می گویم : دو * تا کی قرار است تفکر قالب جامعه اینگونه به واقعیتی تلخ تعلق گیرد که زنان اینچنینند؟! واقعیتی که فرسنگ ها بدور از حقیقت است....
پس کی قرار است فکر و عملمان یکی شود؟

3.

شب قدر است.
شکی نیست که ملیون ها انسان این شب ها قرآن بدست پروردگارشان را صدا میزنندو حداقل ده بار به حجتش مهدی ارواحنا فداه قسمش می دهند.
یعنی چند نفرمان با صداقت اماممان را طلب می کنیم؟
فطرس - خواهر-م- می گوید از وقتی پدرمان علی -قرآن ناطق - در شب نزول قران به آسمان عروج کرد همه مان یتیم شدیم. راست می گوید اما ..

          *می گویم : سه * از وقتی مولایمان به غیبت رفت ما یتیم شدیم. ... امامم را می خواهم...او امام زمان من است و مسئول تربیت من. من امام زمانم را میخواهم....

4.

شب قدر است.

* می گویم : چهار * یعنی آقا بخشیدم؟
بی تو ای صاحب زمان ...